چرچیل ها

نمیدانم توهین به مقدسات چگونه است! یا اصلاً مقدسات از نظرشان چیست!!!

سجاده یا تسبیح؟ یا اصلا مشکلشان این است که عموم متوجه شده اند، که ابزار فریبشان دیگر کارساز نیست!

که دست به توهین زده و ما را اقلیت فکری میدانند!!!

حدود 50 میلیون کم و بیش ایرانی را اقلیت فکری میدانید؟!

ما نسل بعد از انقلابیم، نسلی که سوالی از ما پرسیده نشد!

در بهشت زهرا 12 بهمن، سال 1357 به وضوح خمینی در سخنرانی اش گفت،  «به چه حقی ملت پنجاه سال پیش سرنوشت ملت بعد را معین میکنند، فرض بفرمایید که زمان اول قاجاریه نبودیم، اگر که فرض کنیم سلطنت قاجاریه،به واسطه‌ی یک رفراندومی،تحقق پیدا کرد،و همه ملت هم ما فرض کنیم که،رأی مثبت دادند، اما رأی مثبت دادن به آقا محمد خان قاجار، در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمد شاه بود به حقی جای ما تصمیم گرفتند، سرنوشت هر ملت دست خودش است»

سال 57 که ما نبودیم یه تصمیمی گرفتید، به چه حقی امروز هم جای ما تصمیم میگیرید؟؟؟

حرف از مقدسات میزنید؟! شما به اسم اسلام و انقلاب و ائمه، دزدی میکنید و خود را هم وارث آنها میدانید، یعنی ائمه هم،دزد بودن و فاسد؟!!! اساس جمهوری اسلامی بر پایهٔ یک دروغ بزرگ بنا شده، دروغی که سالهاست هویدا شده،و تنها با ابزار، شکنجه، رعب و وحشت و قتل، ادامه داشته...دروغی که از بنیانگذار به جانشین منتقل شد و روز به روز هم بزرگ و بزرگتر شد و قفس این مردمِ در اسارت، تنگتر و تنگتر...  

شهر بیمار

امروز، شهر ایرانی اسلامی!، بیمار است!!! البته اینکه بگوییم شهر اسلامی بسیار کار اشتباهی است و باید گفته شود شهر ایرانی، همیشه در  تهاجم هایی که اتفاق افتاده، تأثیر فقط بر روی فرهنگ نبوده، عقاید و سبک زندگی هم تغیر کرده،درواقع در زمان ورود اسلام، ما شهرسازی ایرانی را داشتیم، و باتوجه به فرهنگ اسلامی، یکسری ملزومات به بافت شهری اضافه شده، مثل مسجد، و یکسری کارکردها در شهر ایرانی تغیر یا به نوعی تعالی پیدا کرده، بازار وجود داشته اما استفاده های دیگری هم دارا شده، ورود اسلام به مرور کاری را با فرهنگ و معماری و شهر ایرانی کرد که وجود رنسانس به سرعت با قرون وسطی کرد، اما رنسانس به عصر روشنگری راه یافت و شهرسازی  و فرهنگ ایرانی دچار رکود شد، و رکود تنها و تنها،، تقلید را به همراه داشت...